14 ماهگی امیرمهدی
14 ماهگیت مبارک امیرمهدی جونم
امیرمهدی نازم عزیزدلم بی نهایت دوستت دارم و از اینکه هر روز میبینم داری بزرگتر میشی خیلی خیلی خوشحالم. این ماه نسبت به قبل ماشالله برگتر شدی هم از لحاظ ظاهری و هم از نظر اخلاقی. بنظرم قد کشیدی و قدت ماشالله بلندتر شده. درسته که هنوز هم زیاد غذا یا شیر نمیخوری و منو حسابی اذیت میکنی. تو راه رفتن حسابی پیشرفت کردی نازنینم. دیگه 4 دست و پا نمیری و سعی میکنی که تعادلت برای راه رفتن رو بهتر کنی و گاهی چنان قدم های تند برمید اری که میفتی زمین.اما چنان ذوق و شوقی داری که سریع بلند میشی و به راهت ادامه میدی.هر روز که میگذره راه رفتنت قشنگتر میشه . صحبت کردنت هم خیلی ناناز شده و جدیدا یاد گرفتی که اسم بابارو صدا کنی.اوایل راه رفتنت خیلی دوست داشتی که منم باهات تو خونه راه برم وقتی می ایستادم میومدی و پامو فشار میدادی وهولم میدادی ومیگفتی bo و منظورت این بود که برو. وقتی بابایی میره بیرون و برمیگرده میگی اوووووم’از کارهای جالب دیگه ات اینه که هر چیزی رو ازت بپرسند میگی نه .سرتو هم بالا میکنی و خیلی با ناز میگی نه نه. و بعدش هم از روی شیطنت میخندی. مثلا میگیم امیرمهدی شیر میخوری میگی نه نه. لالا میکنی نه نه........منو دوست داری نه نه . عزیز دلی..نه نه..... خلاصه اینکه با این نه گفتنت دنیایی داریم ما